جدول جو
جدول جو

معنی ابن عصفور - جستجوی لغت در جدول جو

ابن عصفور
(اِ نُ عُ)
ابوالحسن علی بن موسی الحضرمی النحوی. اجداد او از مردم حضرموت و مولد او باشبیلیه. در شریش و مالقه و مرسیه بتدریس اشتغال داشت. و او را کتب بسیار در فنون ادب است، ازجمله: کتاب الازهار. کتاب الهلال. کتاب انارهالدیاجی. مختصرالغره. شرح حماسه. شرح جزولیه. شرح متنبی. مولد او به سال 597 ه. ق. و وفات 669
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ نُ صَفْ فا)
کنیت چند تن از دانشمندان ریاضی و جزآن: 1- ابوالقاسم احمد بن عبدالله قرطبی ریاضی. او درقرطبه تدریس علوم ریاضیه میکرد و در فتنه که بدانجاافتاد بدانیه در ساحل شرقی اندلس پناهید و تا آخر عمر بدانجا ببود. او راست کتابی در اسطرلاب و زیج بطریقۀ سندهند. 2- محمد بن عبدالله قرطبی، برادر احمد سابق الذکر. استاد در عمل اسطرلاب، و گویند ماهرتر از او در این فن نیامده است. 3- ابوعبدالله محمد ادیب قرطبی. او سواحل شمالی افریقا را سیاحت کرد و بغداد را نیزبدید. در فاس و تونس و دیگر بلاد تدریس کرد و اشعار نیکو دارد. وفات 639 ه. ق. 4- جلال الدین علی بن یوسف ماردینی. ادیب و شاعر. کاتب ملک منصور ناصرالدین ارتقی و به سال 658 ه. ق. آنگاه که مغولان ماردین راتسخیر کردند بقتل رسید. او راست: کتاب انس الملوک
لغت نامه دهخدا
ابن احمد بن ابراهیم درازی بحرانی، از آل عصفور، معروف به ابن عصفور. از مردم بحرین و از فقهای امامیه و دانشمندی بزرگ بود. از آثار اوست: 1- انیس المسافر و جلیس الخواطر. 2- حدائق الناظره. 3- لؤلوءهالبحرین. وی به سال 1107 هجری قمری در بحرین به دنیا آمد و به سال 1186 هجری قمری در کربلا درگذشت.
لغت نامه دهخدا
(هَِ بَ تُلْ لاه)
ابن صدقه بن هبه الله بن ثابت بن عصفور الازجی الصائغ معروف به ابن عصفور، از فضلای بغداد به سال 500 هجری قمری به دنیا آمد و در پیری علم آموخت. وی کتابی در رد علی بن محمد بن عقیل، مکنی به ابوالوفاء، تصنیف کرد. (از اعلام زرکلی چ 2 ج 9 ص 60)
لغت نامه دهخدا